آرشیو از دیدگاه شعرا

چون رقیه کنج این ویرانه هابهربابادم بگیرد شیعیان میکنم مدح امام عسگریتاخداجانم بگیردشیعیان همچومیثم نخل عشقش عاقبتبرسردارم بگیرد شیعیان من نمیخواهم که ماهم روی خودازدل زارم بگیردشیعیان سایه ی عصیان […]

ادامه ...

امام حسن عسکری در آئینه شعر – همه اوست آن که تا بود، یار و جفت نداشت و آن که تا هست، خورد و خفت نداشت آن که مغز است […]

ادامه ...

ز خاک پای تو اول سرشت قلبم راسپس غبار حریمت نوشت قلبم را ز نور معرفت و رحمت و ولایت توبنا نهاد چنین خشت خشت قلبم را میان مزرعه‌ی سبز […]

ادامه ...

مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرىگیرد امشب اشک من هر دم سراغ عسکرى شد به سن کودکى فرزند دلبندش یتیمگشت دُرّ اشک مهدى چلچراغ عسکرى در دل صحراى […]

ادامه ...

مژده ای عاشقان گاه سرور است گلشن آل یاسین غرق نور است از فروغ حسن شهر مدینه خرم و با صفا چون کوه طور است این جشن میلاد – بادا […]

ادامه ...

محتوای شعر و ادب و زبان عمومی مردم آینه و نشانگر محیط زندگی هر عصری است در صورتی که خالی از اغراض و مقاصد شخصی باشد یکی از اهل ادب […]

ادامه ...

هرگز شبی ز شام غمت تیره تر نبودآن شب به غیر ناله نوایی دگر نبود ای آفتاب معرفت ای عسکری لقبگل را چنان تو زندگی مختصر نبود شب های سوز […]

ادامه ...

قلم ِ قلبِ من از غربتِ دیدار نوشتبین ِ یک شهر ِ نظامی غم ِ دلدار نوشت هر که نامش حسن است غربت او بسیار استاینچنین شد قلم از غربت […]

ادامه ...

گریان بی کس و نالان دل پریشانزندان در غمت گشته بیت الاحزان دلها بی قرارت عالم غصه دارت صاحب العصر والزمان گشته سوگوارتمولا یا حسن جان مهدی کا سه ی […]

ادامه ...

زچشم پر گهر من خدا خبر دارد زجان پر شرر من خدا خبر دارد که بود معتمد و ظلم او چگونه شکست ز کینه بالو و پر من خداخبر دارد […]

ادامه ...