آرشیو مولودی، مدایح و مراثی
-
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسنجان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستمکز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن […] -
0
مولودی – ولادت امام حسن عسکری (ع) – در آسمان حیدری
مولودی مناسبت: ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مداح: محمد رضا طاهری موضوع: در آسمان حیدری در آسمان حیدری سر زده ماه دیگری چشم همه منور است روی امام عسکری […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد
فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شدلحظه ی فهم تو آغاز نفهمیدم شد ساقی شعر شدی جام شراب آوردیمثل هر بار مرا هم به حساب آوردی در خیابان جنون […] -
0
اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) – اگه شاهم یا گدایم ،به تو دل بسته شدم
اگه شاهم یا گدایم ،به تو دل بسته شدمبا تو پیوسته و دیگه، از همه خسته شدم قبل ولادت ذکر تو و، اسم تو کرده دلبریمعاشق تو و یوسف تو، […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز
مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوزجای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادیباز خوب است که این بال و پرت هست هنوز با […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو
ای قبله حرم، حرمِ سامرای توبیتالولای دل حرم با صفای تو قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای توروح ملک کبوترصحن و سرای تو آیینه جمال خداوند سرمدیفرزند پاک چار علی […] -
0
اشعار ولادت امام حسن عسکری (ع) – دلم به نور حب تو ، به سینه منجلی حسن
دلم به نور حب تو ، به سینه منجلی حسنتویی امیر کائنات ،به ماسوی ولی حسن بخوان مرا که گویمت، بلی بلی بلی حسنتویی عزیز فاطمه ،تویی گل علی حسن […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – نه که روضه هات ،خود سامرات گریه داره
نه که روضه هات ،خود سامرات گریه دارهغم تو نگات،غربت چشات گریه داره خشکی لبات ،لرزش صدات گریه داره – گریه دارهتوی غربت بیقراری – از غریبی ناله داری – […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیستکنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست سامرائی شده ام، راه گدایی بلدملقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمت […] -
0
اشعار شهادت امام حسن عسکری (ع) – قلم ِ قلبِ من از غربتِ دیدار نوشت
قلم ِ قلبِ من از غربتِ دیدار نوشتبین ِ یک شهر ِ نظامی غم ِ دلدار نوشت هر که نامش حسن است غربت او بسیار استاینچنین شد قلم از غربت […]