آرشیو از دیدگاه شعرا

با فتاده بر سرم ، شور و ولای عسکریمرغ دلم کشیده پر ، به سامرای عسکری توئی امام عسکری ، که جنّ و انس عسکرتتوئی امیر و ، ما سوی […]

ادامه ...

سامرا اى شاهد شبهاى منخوشه چین خرمن غمهاى من مرغ دل از خاک تو پر مى‏کشدجام کوچ سرخ را سر مى‏کشد اینهمه غم که دلم را پر نمودقامت خورشید را […]

ادامه ...

زمین و زمان غصه دار تو شده آسمان بی قرار تو الا ای سپیدهپیش قد خمیده شده عاقبت حاجتت روا سفر کردی آخر ز سامرا صدای ضعیفی در این سینه […]

ادامه ...

دل بیا و بزن تو فریادیکن تو از شورِ لحظه‌ها یادی پرده را نازِ پنجه‌هایت کنخوش بخوان نغمه‌ای ز دلشادی با فرشته به آسمان پر زنتا بفهمی که دل به […]

ادامه ...

ای گرد کاروان تو را حُسن مشتریبر خسروان گدای تو را نیز برتری کنیه: «ابامحمّد» نام خوشت: «حسن»«ابن‌الرضا»، ولیِّ خدا، شهره: «عسکری» خاک حریم قدس تو را فیض عیسویعبد در […]

ادامه ...

از پس پرده برون حجت اثنا عشر استیا که در غرّه مه قرص قمر جلوه گر است بلبل از دوری گل تا سحر امشب بند استیا پسر بر سر بالین […]

ادامه ...

کیستم من؟ گوهر ده بحر نور کبریایمآفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم آسمان معرفت را در زمین شمس‌الضحایمکعبه‌ام، رکنم، مقامم، مروه‌ام، سعیم، صفایم منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایممن ابوالمهدی امام عسکری […]

ادامه ...

امام حسن عسکری (ع) در آئینه شعر – مسیح آل محمد ز خاک پای تو اول سرشت قلبم را سپس غبار حریمت نوشت قلبم را ز نور معرفت و رحمت […]

ادامه ...

حسن واویلا واویلا …دوباره یه یاسمن شد پرپر دلامون غریب نواز و مضطرسینه می زنه به زیر پرچم یه زنی میگه غریب مادرغم آقام غم عظمی مثه حیدر تک وتنهاحسن […]

ادامه ...

آن دلبری که بندگی ات را روا نوشتما را غلام حلقه به گوش شما نوشت روز ازل مربی اشراق عاشقینام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت آن خالقی که […]

ادامه ...