آرشیو معجزات و کرامات

و نیز از ابوهاشم روایت است که گفت: شرفیاب شدم حضور مبارک حضرت امام حسن عسکری علیه السلام دیدم آن حضرتمشغول نوشتن کاغذی است پس رسید وقت نماز اول آن […]

ادامه ...

ای ابیروح! تو در شهر ما از جهت دین و تقوا مطمئنترین کس هستی میخواهم » : روزی زنی از اهالی دینور نزد من آمد و گفت«.[ باشد. انشاءالله [موفق […]

ادامه ...

محمد بن حجر، در خدمت امام ابو محمد (ع) از ظلم و جور عبدالعزیز و یزید بن عیسی شکایت کرد، امام علیه السلام در پاسخ ویچند روزی بیش نگذشت که […]

ادامه ...

یکی از راویان حدیث به نام جعفر بن محمّد بصری حکایت کند: روزی در محضر حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیهالسلام بودیم، یکی از مأمورین خلیفه وارد شد و گفت: […]

ادامه ...

از حمزه بن محمد بن احمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام منقول است که گفت: «پدرم مبتلا به فلج بود و بسیار دلتنگ شده بود […]

ادامه ...

صفحه ۱۹۲ از ۳۰۲شیخ کلینی روایت کرده از (ابن کردی) از محمّد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه السلام که گفت: امر معاش بر ما تنگشد پدرم […]

ادامه ...

شیخ جلیل محمد جعفر نجفی قدس ره الزکی که از مشایخ اجازه این حقیر است، در سفری که به جهت زیارت عسکریین و سردابمقدس به سر من راءی مشرف شدیم […]

ادامه ...

خداوند روز قیامت چنان گذشت و عفوی میکند که بر قلب » : ابو هاشم نقل کرده، میگوید: از ابو محمد (ع) شنیدم که میفرمودابوهاشم میگوید: ) من با خود […]

ادامه ...

مرحوم شیخ طوسی، کلینی و بعضی دیگر از بزرگان، به نقل از شخصی به نام ابومحمّد هارون تلعکبری حکایت کنند: روزی درشهر سامراء جلوی مغازه ابوعلیّ، محمّد بن همام نشسته […]

ادامه ...