آرشیو مولودی، مدایح و مراثی

گریان بی کس و نالان دل پریشانزندان در غمت گشته بیت الاحزان دلها بی قرارت عالم غصه دارت صاحب العصر والزمان گشته سوگوارتمولا یا حسن جان مهدی کا سه ی […]

ادامه ...

یوسف فاطمه ، سلاله مصطفیدر جوانی شدی کشته زهر جفا شد به فصل شباب، قلب زارت کبابابا محمد، ابا محمد گریه کن شیعه در عزای ابن­الرضازهر دشمن نبود جزای ابن­الرضا […]

ادامه ...

صلی الله ُعلیک ، یا حجه َ الله امام عسکری ، سبط ِ ثارالله با سوز و آوا ، همه یا مولا تسلیت گوییم بر ، بقیه َ الله یا […]

ادامه ...

عزیز فاطمه ای مهربان بی همتادوباره سائلی آمد، درِ حرم بگشا نشان خانه تان را ز هر که پرسیدم– نشان سیدی از خانواده ی زهرا – به گریه مردم عابر […]

ادامه ...

غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منهعکس خرابی حرم، آتیش به جونم میزنه گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکراتخیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟ شب شهادت آقا، […]

ادامه ...

یوسف فاطمه سلاله ی مصطفیدر جوانی شدی کشته ی زهر جفا شد به فصل شباب قلب زارت کبابابا محمد ابا محمد گریه کن شیعه در عزای ابن الرضازهر دشمن نبود […]

ادامه ...

افسوس که آئینه نصیبش سنگ استدر کوچه‌ی بی کسی عجب دلتنگ است هر روز غروب خون شد قلبش کهاین قدر غروب سامرا خون رنگ است یک عمر غریبی و اسیری […]

ادامه ...

در نگاهت غروب دلتنگیآسمانی پر از شفق داری گرد پیری نشسته بر رویتای جوان غریب حق داری همدم لحظه های تنهائیتمی شود اشکهای پنهانی تب محراب و بغض سجادهتا سحر […]

ادامه ...

حجت الله یگـانه برم مهدی جانبنشین در دم آخـر ببرم مهدی جان دشمن از زهر جفا کار مـرا ساخته استزهر افکنده شرر بر جـگرم مهدی جان کاسـۀ آب بـدستم بنگر […]

ادامه ...

زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جانلرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسانکه من از سوز عطش شعله ورم مهدی […]

ادامه ...